تشخیص و کنترل بیماری لوک امریکایی

 


لوک آمریکایی که وحشتناکترین بیماری زنبور عسل می‌باشد یک بیماری واگیر است که لاروها و شفیره‌های زنبوران عسل و دیگر گونه‌های زنبوران را مبتلا می‌نماید.این بیماری بسیار مسری است و گسترش جهانی دارد لوک آمریکایی یک بیماری خطرناک است که نه تنها ممکن است تمام کلنی‌های یک کندو را از بین ببرد، بلکه احتمال دارد تمام کلنی‌های یک زنبورستان را از بین ببرد، همچنین احتمال دارد به زنبورستان‌های مجاور نیز سرایت کرده و آنها را درگیر نماید.

با توجه به اهمیت آن و اثراتی که بر کلنی‌های زنبور عسل دارد‌، تدابیرخاصی برای پیشگیری از بیماری پیش‌بینی شده است. نام لوک (به معنی لباس کهنه ومندرس) خیلی قبل از شناخت عامل بیماری، توسط زنبوردارانی که، لاروهای زنبوران را دگرگون شده و فاسد می‌یافتند و قابهای مومی آنها، توسط پروانه موم خوار خراب شده بود، به این بیماری اطلاق گردیده است.

بنظر می‌رسد که لوک آمریکایی باید از زمانهای باستان شناخته شده باشد. ارسطو این بیماری را توصیف نموده، وی این بیماری را بدلیل رنگ لاروها، زنگ زدگی، نامیده است. تا سالهای ۱۹۰۰ به اشتباه تصور می‌کردند که بین رطوبت و ایجاد بیماری،یک ارتباط وجود دارد، همانگونه که بین آب و زنگ زدگی ارتباط برقرار است.

در سال ۱۷۶۹، یک زیست شناس بنام شیراک، در کتاب داستان زنبوران، عوامل مختلفی مثل گذاشتن تخم‌های بد توسط ملکه، وضعیت بد لاروها را به لوک آمریکایی نسبت داده، او برای ریشه‌کن کردن بیماری، روش‌هایی را که برای مقابله با سایر عوامل عفونی بکار میرود پیشنهاد کرده است.

روش‌های توصیه شده برای مقابله با این بیماری که توسط زنبوردار ملکه اتریش توصیه شده از قبیل بچه گرفتن از کلنی‌ها، جوان کردن کلنی‌ها و تعویض کندو، قابل چشم پوشی نیست.در سال ۱۸۸۵ احتمال دخالت باکتری در این بیماری مطرح شد، به دنبال آن در سال ۱۹۰۴ وایت این میکروب راکشف کرد و نام بیماری حاصله از آن را لوک آمریکایی نامید. لوک آمریکایی بعداً توسط دانشمندان آلمانی توصیف گردید.

عامل بیماری لوک آمریکایی
وایت نخستین کسی بود که تنواست عامل بیماری یعنی باسیلوس لاروا را از بیماران جدا کند و آن را به صورت خالص، کشت دهد.
لاروای سالم را با کشت خود مبتلا نماید و نشانه‌های بیماری را در آنها مشاهده کند و مجددا باکتری عامل بیماری را از بیماری تجربی جدا کند. فرضیات کخ را در مود عامل بیماریزا به اثبات رساند به همین خاطر به عامل بیماری پنی‌باسیلوس لاروا یا باسیلوس لاروا وایت اطلاق می‌شود.

عامل بیماری (Bacillus larvae white (Paenibacillus larvae است که قبلا Bacillus brandenburgiensis یا  Bacillus burri گفته می‌شد.این باکتری جزء باکتری های میکروآئروفیلیک و هوازی، میله‌ای، گرم مثبت و اسپورزا است. این باکتری دو فرم رویشی و فرم مقاوم یا اسپور دارد. هریک عدد از فرم رویشی این باکتری می‌تواند در یک لارو زنبور عسل بیش از یک بیلیون اسپور تولید کند. این باکتری در شرایط مناسب برای تکثیر به شکل میله‌ای (باسیل) و در شرایط نامناسب به شکل مقاوم (اسپور) در می‌آید.

فرم فعال:
فرم فعال یا رویشی باکتری که قابلیت رشد و تکثیر دارد به شکل باسیل و گرم مثبت است. اندازه آن ۳/۵ × ۰/۵ میکرون است. در پیرامون آن یک مجموعه تاژک قرار دارد و ۳۰ تا ۳۵ تاژک متحرک دارد. با این وجود تحرک آن ضعیف می‌باشد. پنی باسیلوس لاروا، دارای انتهاهای گرد و تمایل به رشد زنجیره‌ای د‌ارد. اندازه این باسیل میله‌ای متفاوت بوده، ۵- ۲/۵ میکرومتر طول تا ۰/۵ میکرومتر پهنا دارد.

فرم مقاوم :
باکتری پس از ورود به بدن لارو رشد و تکثیر نموده تا زمانیکه شرایط تکثیر محدود نشود رشد و تکثیر می‌نماید. در صورت مواجهه با عوامل محدود‌کننده دیگر، باکتری کوتاه و میله‌ای شکل شده‌، تاژک‌های خود را از دست داده و در مرکز یا در نزدیک انتها دارای هاگ می شود که فرم مقاوم باکتری است. به این فرم از باکتری اسپور یا هاگ باکتری می‌گویند. این اسپور یا هاگ در لبه‌ها دارای توازن نیست اندازه آن از ۱/۵ × ۰/۵ میکرون می‌باشد.

هاگ آن بیضی شکل بوده  اندازه آن ۱/۳*۰/۶ می باشد که تقریبا دو برابر عرض باکتری است. هنگام رنگ‌آمیزی با کربول فوشین، اسپورها با جداری به رنگ بنفش متمایل به قرمز و مرکزی روشن دیده می شوند، یعنی با میکروسکوپ چشمی بنظر خالی می‌رسد، چون با رنگ آمیزی ، داخل آن رنگ نگرفته ولی خارج آن رنگ می‌گیرد.

سیر تکاملی:
زمانیکه شرایط مناسب باشد، در عرض ۲۴ تا ۴۸ ساعت هاگ تغییر شکل داده و از آن یک باسیل متولد می‌شود‌. سپس باسیل‌ها (به طریق تقسیم دوتایی) تکثیر می‌شوند. باسیل هایی که می‌خواهند تقسیم شوند خیلی از سایر باسیل‌ها کوتاه‌ترند‌.

اسپورهای باکتری بسیار مقاوم هستند اما محققین حد مقاومت اسپور را بدین شکل توصیف کرده‌اند:

  • در برابر اشعه ماوراء بنفش مقاوم است.
  • در مقابل تخمیر مقاومت دارد.
  • اسپوری که داخل شفیره آلوده باشد، می‌تواند ۸ ساعت در حرارت خشک ۱۰۰ درجه سانتی گراد، مقاومت نماید.
  • اسپور در آب۱۰۰ درجه به شکل معلق ۱۲ تا ۱۵ دقیقه مقاومت دارد.
  • ۳۰ دقیقه در فرمل ۲۰% مقاوم است.
  • ۱۴-۱۲ ساعت در معرض مستقیم اکسید اتیلن دوام می‌آورد.
  • بیش از یک سال در داخل عسل دوام دارد.
  • مقاومت باکتری چنان است که ماسن توانست به وسیله اسپورهای باقی مانده از پولک یا کروت حاصله از لوک، بعد از سی سال بیماری را ایجاد نماید.
  • این باسیل روی محیط‌های معمول ‌در آزمایشکاه میکروبیولوژی رشد نمی کند و اسپور آن در مقابل نور آفتاب، خشکی، حرارت، سردی و ضد عفونی‌ کننده‌های عادی و عمل ضد‌عفونی عسل بسیار مقاوم است.
  • از طرف دیگر تاکنون هیچ تفاوتی بین گونه‌های متعدد باسیل بدست آمده از مناطق مختلف دنیا، مشاهده نشده است هرچند که برخی از واریته ها از نظر مقاومت به اکسی تتراسایکلین متفاوتند.

علائم بیماری لوک امریکایی

  • سطح سلول های سالم بعد از بسته شدن، کمی برجسته و گنبدی شکل هستند، ولی سطح سلول های لارو مرده به سرعت مرطوب و تیره شده  به طرف داخل فرو رفته می‌شوند.
  • در این حالت نظر زنبوران پرستار را جلب می کنند. پرستاران برای سرکشی و بررسی وضعیت سلامت لارو، با عمل جویدن سوراخ‌های ریزی در سطح سلول‌ها و به اندازه سر سوزن ته گرد ایجاد می‌کنند. حال اگر مرگ لارو اتفاق بیافتد و آلودگی، خفیف باشد، درب سلول‌های لارو رمده توسط زنبوران داخل کندو برداشته شده و نوزاد تلف شده به خارج از کندو برده می‌شود اما وقتی که بیماری عمومیت پیدا کرد و تعداد لاروهای مرده، زیاد شدند دیگر زنبورهای پرستار از بیرون کشیدن آنها صرف نظر کرده و از طرفی چون بر جمعیت کندو افزوده نمی‌شود کندو ضعیف شده و از بین می‌رود.
  • پس از تلف شدن لارو، لاشه آن چروکیده و به رنگ قهوه ای یا تیره رنگ در آمده و در حالیکه به طور ایستاده در داخل سلول قرار دارد به دیوار چسبیده و خشک می‌شوند. از این جهت گفته می شود لارواای آلوده به لوک آمریکایی در حتالت ایستاده می میرند. در نتیجه ممکن است لارواای در خانه های سرپوشیده قالب رویت نباشد اما در کلنی‌هایی که به شدت آلوده هستند، نوزادها پراکنده اند و سرپوش برخی از آنها باز شده و آویزان است
  • نشانه بسیار مشخص بیماری لوک آمریکایی زبان شفیرگی است که از پولک تا مرکز سلول کشیده شده و برآمدگی دارد. البته این نشان همیشگی نیست.
  • لاروهای مرده از بیماری به لبه پائینی سلول سفت چسبیده اند و زنبوردار با تجربه می‌تواند با نگاه داشتن آن جلو آفتاب و بازدید انتهای سلول از لحاظ وجود فلس‌های پهن که تمام طول خانه را فراگرفته‌اند، به وجود بیماری پی ببرند.
  • همچنین اگر چوب کبریتی، درون بدن لارو مرده از بیماری فرو برده شود و به آهستگی بیرون کشیده شود، بقایای لارو مرده که به رنگ قهوه‌ای تیره یا روشن است مانند چسب غلیظ در حدود ۲/۵ -۵ سانتی‌متر کش می‌آید. البته وقتی از مرگ لار بیش از یک ماه گذشته باشد این آزمایش نمی‌تواند سودمند باشد، چون به صورت فلس شکننده‌ای در می‌آید که محکم به دیواره سلول می‌چسبد.

در این بیماری تغییرات لارو در چهار مرحله مشاهده می شود:

مرحله اول:
شکل و قطعات بدنی لارو محفوظ مانده اما رنگ سفید صدفی و انعطاف لارو، بسته به میزان تکثیر باسیل در لارو، از بین می‌رود. در این مرحله واگیری ممکن نیست.

مرحله دوم:
در این مرحله فرم قطعات بدنی از بین رفته، لارو قهوه ای و چسبناک می‌شود. باسیل‌ها شروع به هاگ دار شدن می‌نمایند. واگیری در این مرحله ممکن است.

مرحله سوم:
لاروها در این مرحله کشدار بوده و چیزی ندارند مگر اسپور یا هاگ، واگیری در این مرحله حداکثر است. به مرور زمان لاروهای چسبناک، کم کم خصوصیت کشدار بودن را از دست داده و خشک می‌شود، داخل حجره زنبور عسل یک توده خمیری مشاهده می‌شود.

مرحله چهارم:
در این مرحله حالت لارو کشدار می شود، لارو به دیواره حجره چسبیده و بعد از خشک شدن، پلاک تشکیل می‌شود. در این مرحله چیزی به جز اسپور یافت نخواهد شد. هر پلاک حاوی دو میلیارد و نیم اسپور می‌باشد.
در نظر اجمالی به کادرها به سختی قالب رویت است ولی منبع انتقال بیماری است. با گذر از مرحله درمان ساده یا خودبخودی به مرحله درمان مشکل و سپس به خیلی مشکل خواهیم رسید، در این مرحله استفاده از دارو برای خاتمه بیماری یا درمان غیر ممکن است.
علایم لوک آمریکایی در شفیره های در بسته تشخیص را برای زنبور دار آسان می نماید.

علایم بشرح ذیل است:
شفیره های موزاییک مانند: به این صورت که در یک کادر حجره‌های شفیره نامنظم در کنار لاروهای جوان در سنین مختلف مشاهده می‌شود. این حالت بدلیل حذف نوزادان تلف شده توسط زنبوران نظافت گر و جایگزین شدن آنها با تخم‌های جدید ایجاد می‌شود. این حالت در بیماریهای دیگری که شفیره ها را مبتلا می‌کنند نشانگر اختلال بیولوژیکی کلنی می‌باشد ،مثل پیر بودن ملکه و غیره.
فرورفتگی درب حجره ها: درب حجره‌ها فرورفتگی پیدا کرده و اغلب سوراخ می شود یا توسط زنبورانی که در جستجوی لاروهای مریض می‌باشند تا آنها را حذف کنند جویده می‌شوند، رنگ درب حجره ها معمولاً به قهوه ای متمایل به سیاه می گراید.
بوی آمونیاکی شدید: مثل بوی چسبی که در قدیم توسط مبل سازان مصرف می‌شد، این بو بدلیل اسیدهای فرار می‌باشد و در ابتدای بیماری از کادرها یا قابها و در شرایط آلودگی شدید از سوراخ پرواز قابل درک است.
لاروهای کشدار: چسبیده به دیواره جانبی حجره، تشکیل یک توده قهوه‌ای متمایل به سیاه را داده ، این علامت آلودگی شدید به لوک آمریکایی است. با فرو نمودن یک چوب کبریت داخل حجره آلوده‌، ماده چسبناکی به آن چسبیده که با بیرون آوردن چوب کبریت از حجره‌، به آن می‌چسبد.
لارو خمیری: لارو چسبناک کم کم خصوصیت کشدار بودن را از دست داده و خشک می‌شود، داخل حجره زنبور عسل یک توده خمیری مشاهده می‌شود.
پلاک‌های لوک: بعد از خشک شدن، لاروهای چسبناک به یک پوسته قهوه‌ای تبدیل شده که به دیواره حجره چسبیده و حاوی چیزی بجز اسپور نیست.
در برخی موارد آثار بیماری در سلولها یاحجره‌هایی که هنوز درب آنها بسته نشده دیده میشود . لارواها کشدار و در کف حجره یا سلول قرار گرفته‌اند . این حالت یا بدلیل برداشتن درب حجره توسط زنبوران دیده می‌شود و یا اینکه عامل بیماری خیلی سریع اثر گذاشته است.

نحوه انتشار لوک آمریکایی
در شرایط طبیعی، تنها اسپور باکتری است که می تواند سبب ایجاد بیماری شود. فقط اسپور هایی که به لوله گوارشی لارو برسند عامل ایجاد بیماری قلمداد می‌شوند‌. تعداد اسپوری که لازم است تا ایجاد بیماری نماید، خیلی متفاوت است.
می‌تواند خیلی کم باشد یا خیلی زیاد باشد‌. اسپورهای این باکتری در فلس یا پولک به جا مانده از لارو مرده، می‌تواند سال ها (حداقل ۳۵ سال) زنده بماند. اسپور این باکتری، یک روز بعد از بلعیده شدن، در روده میانی لارو زنبور جوانه زده و تکثیر پیدا می‌کند.
آنگاه از دیواره روده نفوذ کرده باعث سپتی سمی شده و لارو را می‌کشد. البته در این بیماری هیچ نوزادی قبل از اتمام دوره تغذیه، (مادامیکه درب سلول ها باز است) تلف نمی‌شود. هرچند که تحقیقات آزمایشگاهی اخیر (سال ۲۰۰۰ ) نشان داده است که لاروها می‌تواندد قبل از بسته شدن درب سلول نیز تلف شوند.
مؤلفان از تعداد ۳۵ اسپور تا ۵۰ میلیون اسپور را ذکر کرده‌اند. این تفاوت در هنگام آلودگی تجربی بسته به سن لارو، مقاومت کلنی در مقابل عامل بیماری، توانایی تکثیر عامل بیماریزا و یا از دست دادن قدرت بیماریزایی و دریافت عامل بیماری توسط لارو تفاوت می‌کند.
باسیل بیماری بیماریزا نیست‌، مگر مستقیماً داخل همولنف تزریق شود. و زنبوران را در زمان لاروی میتواند مبتلا کند. لاروهای کمتر از ۲۴ ساعت بالاترین حساسیت را دارند‌. بنظر می‌رسد بعد از دو روز کاملاً مقاومت ایجاد می‌شود‌. لاروهای مسن نیاز به میزان بالای اسپور دارند تا آلودگی در آنها شروع شود.
تکثیر باسیل یا میکروب بیماری در بدن لارو زنبور عسل باعث متلاشی شدن بافت‌ها می‌شود. برخی از مؤلفین گزارش داده اند که یک سم توسط میکروب ترشح می‌شود و سیر تکاملی لارو را مختل می‌کند. زنبوران نظافت گر این حالت لارو را تشخیص داده و آنها را حذف می‌نمایند.
در بین نهمین و یازدهمین روز (آخر مرحله لاروی، یا شروع مرحله شفیره‌ای‌) لارو تلف می‌شود. اما هر لارو آلوده می‌تواند ۲۵۰۰ میلیون اسپور تولید نماید.
حساسیت لاروهای زنبور عسل نسبت به بیماری لوک آمریکایی با بالا رفتن سن، کاهش می‌یابد. در شرایط طبیعی، نوزادانی که بیش از ۲ روز عمر دارند، به بیماری مبتلا نمی‌شوند. البته بیمار کردن تجربی لاروهایی که ۵۳ ساعت از تفریخ آنها گذشته بود، نتیجه داده است.
بیماریزایی اسپرو باکتری بسیار بالا و البته وابسته به سن لارو است. ادعا می‌شود که اسپور، می تواند لارو زنبور عسل ر یک روز بعد از تفریخ، بیمار کند در حالیکه چنذین میلیون اسپور نمی‌تواند یک لارو ۴- ۵ روزه را مبتلا سازد.
میزان باسیلوس لاروا (دز کشنده برای ۵۰%موارد)، ۲۰ -۳۵ اسپور برای یک لارو یک روزه زنبور عسل است. یعنی وجود ۳۵-۲۰ اسپور لارو در ۵۰% موارد سبب مرگ لاروها شده است.
لاروهای نر بیش از لاروهای ملکه یا کارگر، نسبت به بیماری مقاومند و این مقاومت مربوط به اختلاف جیره غذایی در طبقات مختلف زنبوران است. حتی برخی منابع عنوان می‌کنند که لاروها و شفیره‌های زنبرو کارگر، تنها میزبان این باسیل می‌باشند.
ایمنی طبیعی لاروها ضعیف است. بعد از آلودگی ، اسپور ها داخل روده باز شده و باسیل آزاد میشود. اما باسیل ها در این محل بطور محدود تکثیر می‌شوند. این ممانعت مقطعی می‌تواند به دلایل ذیل باشد:
وجود قندهای فروکتوز و گلوکز در روده
وجود اسید، در روده که در ژله رویال است و نقش آنتی بیوتیکی دارد‌. کیفیت ژله رویال نیز بستگی به گرده دارد .گرده‌هایی که نقش آنتی بیوتیکی دارند، بسته به منشأ گل و طول دوره ذخیره‌سازی متفاوتند.
در واقع کیفیت عسلی که در تغذیه لارو بکار می‌رود نقش اصلی را در جلوگیری از رشد آلودگی بازی می‌کند.
آلودگی در لارو جوان ایجاد گردیده تمام بدن لارو را مبتلا می‌کند. ولی علایم ابتدا ظاهر نمی‌شود، بلکه با تغییر سوخت وساز لارو، در زمان شفیره‌ای با از بین بردن بافت روده و عبور از سد آن، بروز می‌کند. سریعاً داخل همولنف تکثیر و عفونت عمومی ایجاد می‌نماید.

اهمیت چهار مرحله از آلودگی لاروها
برداشتن لارو در مرحله اول، که فقط باسیل‌ها حضور دارند توسط زنبورانی که می‌خواهند عامل آلودگی را بردارند درمان خودبخودی کلنی را تسهیل می‌نماید.
برداشتن لارو در مرحله بعد( لارو قهوه ای و چسبناک) توسط زنبوران و تماس با توده لاروهای کشدار، باعث گسترش آلودگی می‌شود.
– در رابطه با پلاک‌ها، تنها راه حذف، توسط زنبوران (‌جویدن و بلعیدن بخشی از دیواره حجره ها و پلاک ها) می‌باشد. پیش معده نقش خود را در تصفیه می‌تواند بازی کند و ۸۰% اسپور ها را وارد چینه دان نماید. این اسپورها احتمال دارد داخل معده، باز شوند ولی در روده به فرم غیر بیماریزا تبدیل و حذف می‌شوند.
برخی از انگل‌ها مثل لاروهای پروانه موم خوار با مصرف موم و مواد موجود در حجره ها ، از طریق مدفوع، اسپور‌ها را منتشر یا بدون تغییر آنها را حفظ می‌نمایند.
انتشار در زنبورستان و در منطقه
گسترش بیماری به فاکتورهایی شبیه، بچه‌گیری، نرها، غارت، مدیریت ناصحیح‌، تغذیه با عسل با منشأ مشکوک‌، نبودن ضدعفونی‌، حمل و نقل و غیره نیاز دارد.

پیشگیری از لوک آمریکایی

  • همیشه پیشگیری بهتر است از درمان است برای پیشگیری بیماری رعایت نکاتی ضروری است
  • قوی و پرجمعیت نگه داشتن کلنی ها
  • رعایت اصول بهداشتی
  • زمستانگذرانی خوب زنبورها و تغذیه آن با عسل
  • جلوگیری از غارت توسط زنبورها
  • به منظور پیشگیری و کنترل این بیماری داروهای مختلفی مصرف گردیده است که مهم ترین آنها اکسی تتراسیکلین یا ترامایسین می باشد که به صورت پودر مخلوط با شکر و یا محلول در شربت شکر به زنبورها خورانیده می شود.
  • در صورت مصرف این دارو برای پیشگیری از بیماری معمولا در دو نوبت در سال یی در پاییز و دیگری در بهار به همان نحوی که در مورد لوک آمریکایی گفته شود به کار برده می شود.
  • از کاربرد این داروها در فصول شهد بایستی خودداری گردد. در غیر این صورت اینگونه داروها در عسل را یافته و اثرات نامطلوبی برای مصرف کننده دارد.
  • تعویض ملکه کلنی بیمار از نژاد دیگر که جوان و بهتر باشد تاثیر زیادی در بهبود بیماری دارد.

اقدامات قابل توصیه به زنبورداران برای جلوگیری از اشاعه بیماری های لوک اروپایی و آمریکایی:
از خرید کلنی های زنبورعسل و وسایل زنبورداری مستعمل از منابع غیر مطمئن جلوگیری گردد.
در صورت عدم اطمینان از سلامتی کلنی ها از نقل و انتقال زنبور و شان بین کلنی ها خودداری گردد.
از تغذیه عسل غیر مطمئن (از نظر آلودگی به عامل لوک) به کلنی ها موکداً خودداری گردد.
اقدامات لازم جهت جلوگیری از غارتگری به عمل آید خصوصا از ریختن تکه های شان و بره موم در اطراف کلنی ها خودداری شود.
پراکندگی کلنی ها در محوطه زنبورستان با در نظر گرفتن علائم زمینی به صورتی که زنبروها برای مراجعه به کلنی خود دچار اشتباه نشده و از جا بجا شدن اشتباهی زنبور جلوگیری شود.

اقتباس از سایت zanbor